منه ناشکر

امشب باز دوباره  قول و قرارام با خدا یادم رفته بود داشتم واسه خودم همین جوری خیالبافی میکردم هی میگفتم خدا اون اونجوریه  این اینجوریه چه میدونم چرت وپرت میگفتم واسه خودم دیگه ......

رفتم نماز بخونم سرسجاده نشستم قرانو بازکردم سوره ضحی اومد (خیلی این سوره رو دوست دارم ) وقتی معنیشو داشتم می خوندم تنم لرزید کلی با خودم دعوا کردم که باز داشتم ناشکری میکردم ماخودمون نه انصاف داریم نه رحم اونوقت میشینیم چیزایی میگیم به خدا که اصلا در شانش نیست .

ما ودّعک ربک وما قلی {خدای توهیچگاه ترا ترک نگفته و بر تو خشم نگرفته است}

    سوره ضحی آیه 3

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد